قنوت سيدنا الحسن سلام الله علیه :
يَا مَنْ
بِسُلْطَانِهِ يَنْتَصِرُ الْمَظْلُومُ وَ بِعَوْنِهِ يَعْتَصِمُ
الْمَكْلُومُ سَبَقَتْ مَشِيَّتُكَ وَ تمَّتْ كَلِمَتُكَ وَ أَنْتَ عَلَى
كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ بِمَا تُمْضِيهِ خَبِيرٌ .
يَا حَاضِرَ
كُلِّ غَيْبٍ وَ عَالِمَ كُلِّ سِرٍّ وَ مَلْجَأَ كُلِّ مُضْطَرٍّ
ضَلَّتْ فِيكَ الْفُهُومُ وَ تَقَطَّعَتْ دُونَكَ الْعُلُومُ أَنْتَ
اللَّهُ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الدَّائِمُ الدَّيْمُومُ قَدْ تَرَى مَا
أَنْتَ بِهِ عَلِيمٌ وَ فِيهِ حَكِيمٌ وَ عَنْهُ حَلِيمٌ وَ أَنْتَ
بِالتَّنَاصُرِ عَلَى كَشْفِهِ وَ الْعَوْنِ عَلَى كَفِّهِ غَيْرُ ضَائِقٍ
وَ إِلَيْكَ مَرْجِعُ كُلِّ أَمْرٍ كَمَا عَنْ مَشِيَّتِكَ مَصْدَرُهُ وَ
قَدْ أَبَنْتَ عَنْ عُقُودِ كُلِّ قَوْمٍ وَ أَخْفَيْتَ سَرَائِرَ
آخَرِينَ وَ أَمْضَيْتَ مَا قَضَيْتَ وَ أَخَّرْتَ مَا لَا فَوْتَ
عَلَيْكَ فِيهِ وَ حَمَّلْتَ الْعُقُولَ مَا تَحَمَّلْتَ فِي غَيْبِكَ-
لِيَهْلِكَ مَنْ هَلَكَ عَنْ بَيِّنَةٍ وَ يَحْيى مَنْ حَيَّ عَنْ
بَيِّنَةٍ وَ إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ الْأَحَدُ الْبَصِيرُ
وَ أَنْتَ اللَّهُ الْمُسْتَعَانُ وَ عَلَيْكَ التَّوَكُّلُ وَ أَنْتَ
وَلِيُّ مَنْ تَوَلَّيْتَ لَكَ الْأَمْرُ كُلُّهُ تَشْهَدُ الِانْفِعَالَ
وَ تَعْلَمُ الِاخْتِلَالَ وَ تَرَى تَخَاذُلَ أَهْلِ الْخَبَالِ
[الْفَسَادِ] وَ جُنُوحَهُمْ إِلَى مَا جَنَحُوا إِلَيْهِ مِنْ عَاجِلٍ
فَانٍ وَ حُطَامٍ عُقْبَاهُ حَمِيمٌ آنٍ وَ قُعُودَ مَنْ قَعَدَ وَ
ارْتِدَادَ مَنِ ارْتَدَّ وَ خُلُوِّي مِنَ النُّصَّارِ وَ انْفِرَادِي
عَنِ الظُّهَّارِ وَ بِكَ أَعْتَصِمُ وَ بِحَبْلِكَ أَسْتَمْسِكُ وَ
عَلَيْكَ أَتَوَكَّلُ .
اللَّهُمَّ
فَقَدْ تَعْلَمُ أَنِّي مَا ذَخَرْتُ جُهْدِي وَ لَا مَنَعْتُ وُجْدِي
حَتَّى انْفَلَّ حَدِّي وَ بَقِيتُ وَحْدِي فَاتَّبَعْتُ طَرِيقَ مَنْ
تَقَدَّمَنِي فِي كَفِّ الْعَادِيَةِ وَ تَسْكِينِ الطَّاغِيَةِ عَنْ
دِمَاءِ أَهْلِ الْمُشَايَعَةِ وَ حَرَسْتُ مَا حَرَسَهُ أَوْلِيَائِي مِنْ
أَمْرِ آخِرَتِي وَ دُنْيَايَ فَكُنْتُ كَكَظْمِهِمْ أَكْظِمُ وَ
بِنِظَامِهِمْ أَنْتَظِمُ وَ لِطَرِيقَتِهِمْ أَتَسَنَّمُ وَ بِمِيسَمِهِمْ
أَتَّسِمُ حَتَّى يَأْتِيَ نَصْرُكَ وَ أَنْتَ نَاصِرُ الْحَقِّ وَ
عَوْنُهُ وَ إِنْ بَعُدَ الْمَدَى عَنِ الْمُرْتَادِ وَ نَأَى الْوَقْتُ
عَنْ إِفْنَاءِ الْأَضْدَادِ .
اللَّهُمَّ
صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْزُجْهُمْ مَعَ النُّصَّابِ فِي
سَرْمَدِ الْعَذَابِ وَ أَعْمِ عَنِ الرُّشْدِ أَبْصَارَهُمْ وَ
سَكِّعْهُمْ فِي غَمَرَاتِ لَذَّاتِهِمْ حَتَّى تَأْخُذَهُمْ بَغْتَةً وَ
هُمْ غَافِلُونَ وَ سُحْرَةً وَ هُمْ نَائِمُونَ بِالْحَقِّ الَّذِي
تُظْهِرُهُ وَ الْيَدِ الَّتِي تَبْطِشُ بِهَا وَ الْعِلْمِ الَّذِي
تُبْدِيهِ إِنَّكَ كَرِيمٌ عَلِيم .
ای آنکه ستمدیده از سلطنت فراگیر او پیروزی می طلبد و زخمدیده به یاری و
مددکاری او چنگ می زند ! خواسته ی تو پیشی گرفت و کلام واپسین از جانب تو
صادر شد زیرا تویی که به هر کاری توانایی ، و از هر چه وقوعش را امضا کرده
ای آگاهی .
ای
که در مخفیگاهی حضور داری ، و دانای هر رازی ، و پناه هر درمانده !
اندیشه ها در خصوص تو سرگشته و حیران ماندند ، و دانشه ها تا به آستانه تو
پیشتر و بیشتر بار نیافتند .
تو
خدای زنده پاینده ی جاودان همیشگی هستی . می بینی آن چه را که به آن
آگاهی ، و چون حکمتش را می دانی نسبت به آن بردباری پیشه می کنی در حالی
که از یاری بر رفع آن و مددکاری بر جلوگیری از آن در مضیقه نیستی .
سرانجام ، همه ی امور به پیشگاه تو باز خواهند گشت چرا که ابتدا هم از
خواسته ی تو سرچشمه گرفته ، و به جریان افتاده بودند . تو همانی که از
نیّت و عقیده ی بعضی از مردم پرده برداشتی لیکن بعضی دیگر را پنهان داشتی ،
قضای خودت را امضا کردی ، و چیزی را که از دستت نخواهد رفت به تأخیر
انداختی ، بر عقلها همان قدر بار کردی که در عالم غیب خودت به آنها توان
بخشیده بودی ، تا هر کس نابود می شود بی دلیل نابود نشده ، و هر کس که
زندگی می یابد با دلیل زندگی یافته باشد .
تویی
که شنوای دانای یکتای بینایی ، و تو همان خدایی که به یاری فراخوانده می
شود ، و وکیل قرار می گیرد ، ولایت هر آنچه در قبضه ی قدرت تو باشد به
عهده ی خود توست . همه ی کارها با توست . این را هم می بینی که ما از چه
مقدار ظلم و جوری در رنجیم ، و از نیازها [ ی همه ی نیازمندان ] آگاهی .
خفّت
و خواری بدکاران در برابر تو قرار دارد و تو شاهدی که آنها به چه چیزی رو
کرده اند ، به دنیای فانی ، و به اموالی که هیزم جهنّم است ، و سرانجامش
گنداب جوشان خواهد بود .
از
عقب نشینی قاعدین آگاهی و بر کفر و ارتداد مرتدان و از ادامه ی راه
واماندگان گواهی ، و تنها و بی یار و یاور ماندن مرا هم می بینی .
[خدایا] خودت شاهدی که من به تو پناه آورده ام ، و به ریسمان تو چنگ زده ام ، و تو را به وکالت بر گزیده ام .
خداوندا ! تو می دانی که من صرف جان و مال دریغ نکردم تا آنجا که دیگر طاقتم تمام شد ، و تنها ماندم .
آن
گاه راه پیشینیانم را در جلوگیری از تجاوز و تعدی ، و باز داشتن سرکش
زمانه از ریختن بیشتر خون شیعیان در پیش گرفتم ، و به پاسداری از چیزی
پرداختم که سروران من نسبت به امور دنیایی و آخرتی از آن پاسداری کرده
بودند ، تا آنجا که همچون ایشان خشم خویش فر خوردم ،
و امور خویش را با نظام ایشان انتظام بخشیدم ، و راه و روش ایشان را در
پیش گرفتم ، و علامت آنان را با خود داشتم و دارم ، [ و صبر خواهم کرد ]
تا موعد یاری تو فرا رسد ، چرا که تو یار و مددکار حقیقت بوده و هستی و
خواهی بود ، هر چند که خواسته ی بر حقّ ما قدری به تأخیر افتد ، و زمان
نابودی دشمنان دیرتر سر رسد .
خداوندا
! بر محمد و آل محمد درود بفرست ، و دشمنان ما را با کسانی در هم آمیز که
در شکنجه ی جاویدان ابدی به سر می برند ، دیدگانشان را کور کن تا راه را
نیابند ، و آنها را در سر مستی لذّتهایشان حیران واگذار ، تا هنگامی که
ناگهان غافلگیرشان کنی ، یا صبح دم بر آنان شبیخون بزنی ، به واسطه ی آن
حقیقتی که آشکارش سازی ، یا با آن دستی که بر آنها حمله ور شوی ، و یا با
دانشی که در آینده آشکارش کنی . تو همانی که هم بخشنده است و هم دانا .
منبع : مهج الدعوات و منهج العبادات مرحوم سید بن طاووس ره با ترجمه استاد تحریرچی .