خاطره‌ای از علامه طباطبایی (ره) در باره مظلومیت امام حسن (علیه السلام)

خاطره‌ای از علامه طباطبایی درباره امام حسن(ع)


در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی با یک روزنامه‌نگار کویتی برای گفت‌وگو نزد علامه طباطبایی(ره) رفتیم. مصاحبه روند عادی خود را طی می‌کرد تا اینکه به مسئله امامت و صلح امام مجتبی(ع) رسید . . .

* خاطره‌ای از علامه طباطبایی (ره) در باره مظلومیت امام حسن (ع)
حجت‌الاسلام محمدحسین قرنی، کارشناس ارشد مذهبی در بخشی از سخنان خود با بیان اینکه هر جا صحبت از امام مجتبی (ع) می‌شود، مسأله صلح آن حضرت با معاویه هم مطرح می‌شود، اظهار می‌کند: اگر نگوییم از اصلی‌ترین مسائل، یکی از اصلی‌ترین مسائل زندگی امام حسن مجتبی (ع) مسأله صلح آن امام با معاویه است. این مهم نیازمند بررسی و تبیین فنی‌تر و دقیق‌تر است.
وی می‌افزاید: باید بدانیم و به یاد داشته باشیم که امامت یک عنوانی است که به اقتضای شرایط و زمینه‌های مختلف اقتصادی، نظامی، سیاسی، فرهنگی، اخلاقی بروزها و ظهورهای متفاوتی دارد. ممکن است که یک امام در طول زندگی‌ خود امامت‌های متفاوتی را بروز دهد و امام دیگر، نوع دیگری از امامت را با توجه به شرایط زمان و مکان خود انتخاب کند.
قرنی در ادامه سخنان خود در تشریح چرایی و کیفیت صلح امام حسن (ع) به خاطره‌ای در اوایل انقلاب اسلامی ایران اشاره و اظهار می‌کند: در اوایل پیروزی انقلاب یکی از دوستان کویتی‌ام که مجله‌ای را در کویت منتشر می‌کرد، به ایران آمد. از من خواست که مقدمات مصاحبه‌ای فرهنگی با مرحوم علامه طباطبایی (ره) را برای او فراهم کنم. خدمت مرحوم علامه رفتیم و مصاحبه مفصلی در زمینه‌های مختلف فرهنگی با موضوعات مختلف حدیث، کلام، فقه، اصول، تاریخ و حکمت شکل گرفت و در آن نظریات تشیع در حوزه‌های مختلف بیان شد.


وی می‌افزاید: مصاحبه ادامه داشت تا اینکه به مسأله امامت و قضیه امامت امام مجتبی (ع) رسید. دوست کویتی من پرسید؛ «شما درباره صلح امام مجتبی (ع) چه نظری دارید و آن را چگونه توجیه می‌کنید؟» مرحوم علامه که در طول مصاحبه با اشتیاق و با سعه صدر به سؤالات پاسخ می‌داد، با شنیدن این پرسش برافروخت و متشنج شد. چند دقیقه‌ای جرأت حرف زدن نداشتیم. پس از دقایقی علامه فرمودند: «آقا، آقا، آقا! مثل اینکه امام حسن مجتبی (ع) در زندگی و در امامتش مرکتب خلافی شده و در طول تاریخ هر کسی به نوعی مسأله را توجیه کرده و حالا هم نوبت به من رسیده که من چگونه آن را توجیه کنم. این چه سؤالی است که مطرح می‌کنید؟ وای بر ما که امام مجتبی (ع) در بین شیعه یک چهره مظلوم و نعوذبالله گنه‌کار است که عملکردش احتیاج به توجیه دارد.»
قرنی در بیان ادامه این سخن خود می‌افزاید: همراه با دوست روزنامه‌نگار کویتی‌ام به علامه عرض کردیم که شما در این باره توضیح بفرمایید تا مقداری زنگارزدایی و غبارروبی شود. علامه فرمود: «مظلومیت امام حسن (ع) به این نیست که قبرش چراغ و گنبد و بارگاه ندارد. ما تا اسم مظلومیت امام مجتبی (ع) را می‌آوریم، مسأله قبر و زائر و چراغ و فرش و گنبد را مطرح می‌کنیم.» این بیان علامه قابل تعمق است. قبول نمی‌کنم در بین شیعیان کسی باشد که بپذیرد مثلاً؛ امام رضا (ع) به خاطر داشتن گنبد و مزار و فرش و چراغ امتیاز بیشتری از امام مجتبی (ع) دارد. کسی تصور این معنا را نمی‌کند. به هر حال علامه در ادامه سخنان خود فرمودند که؛

«مظلومیت امام مجتبی (ع) به این است که آن حضرت بین ما شیعیان هم یک چهره متهم است.»


* در شرایط مختلف امام علی (ع) صبر و امام حسن (ع) صلح کرد
قرنی نوع شرح صلح امام حسن (ع) با معاویه از زبان علامه طباطبایی را این‌گونه توضیح می‌دهد: علامه به ما جوابی دادند که به نظر من بهترین جواب به پرسش مطرح شده است. مرحوم علامه فرمود: «امامت چه برای یک امام چه برای امامان متعدد، تحت تأثیر شرایط خاص، بروزهای به‌خصوص دارد. امیرالمؤمنین (ع) بعد از وفات پیامبر (ص) بر حسب آنچه در خطبه شقشقیه ‌فرمودند، صبر کردن را بهترین کار در آن زمان دانستند. امام علی (ع) فرمود: «دیدم عاقلانه این است که صبر کنم» و صبر کرد. امیرالمؤمنین (ع) تحت شرایط خاص دید که باید صبر کند. باید دست تسلیم را بالا ببرد و باید از ادعایی که در مسأله امامت و خلافت متنی و عینی جامعه اسلامی داشت، دست بکشد. خودش فرمود که باید عاقلانه صبر کنم و دست از ادعایم بردارم.»
وی در ادامه سخنان خود می‌افزاید: مرحوم علامه گفت: «امیرالمؤمنین (ع) تحت شرایطی، دست تسلیمش را بالا برد و حتی از نظر کیفیت، پشت سر خلفای اول و دوم نماز خواند. پس نه تنها دست از ادعا برداشت؛ بلکه صمیمانه یاری و کمک می‌کرد و در مقاطع مختلف خودش و نزدیک‌ترین یارانش حضور داشتند. سلمان زمان خلافت خلیفه دوم فرماندار مدائن شد. هنگامی‌که حکم فرمانداری را گرفت، برای مشورت نزد امام علی (ع) رفت که امیرالمؤمنین (ع) ‌فرمود که باید برای فرمانداری به مدائن برود. از نظر کمیت هم در ‌25 سال این شرایط را پذیرفت و تحمل کرد.»
قرنی ادامه می‌دهد: علامه طباطبایی معتقد بود که هنگامی که امام حسن (ع) آتش‌بس با معاویه اعلام می‌کند، ‌همان آتش‌بس را امام حسین (ع) هم امضا کرد. حتماً به ذهن برخی می‌آید که امام حسین (ع) آن زمان امام نبود و مسئولیت به عهده امام مجتبی (ع) بود؛ اما بعد از امام حسن مجتبی (ع)، امام حسین (ع) حدود 10 سال از 11 سالی که امامت کردند را در زمان حکومت معاویه گذراند و به همان عهدی که برادرش امضا کرده بودند، 10 سال در کنار برادرش و 10 سال هم پس از شهادت برادرش پایبند بود. به عبارت دیگر امام حسین (ع) عمل برادرش امام حسن (ع) را 20 سال و امیرالمؤمنین (ع) آن کار را 25 سال انجام دادند؛ اما کسی صحبت از صلح امیرالمؤمنین (ع) و صلح امام حسین (ع) نمی‌کند.



* نباید امام حسن (ع) را چهره‌ای سازش‌کار معرفی کرد
وی به بیان بیش‌تر دیدگاه‌ علامه طباطبایی درباره صلح امام حسن (ع) می‌پردازد و می‌گوید: مرحوم علامه معتقد بود که همان کاری که امام مجتبی (ع) کرد، امیرالمؤمنین 25 سال آن را با کیفیت بیش‌تر انجام داد؛ ولی امام مجتبی (ع) در این میان متهم است و ـ العیاذ بالله ـ در واژه‌های سیاسی و فرهنگی جامعه خدای ناخواسته تصور می‌کنیم که امام حسن (ع) یک چهره لیبرال بوده است. مرحوم علامه با بیان این توصیف اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود: «اگر از امام حسین (ع) در ذهن ما یک چهره پرخاش‌گر و ماجراجوی به اصطلاح امروزی انقلابی تداعی شود و از امام مجتبی (ع) یک چهره سازش‌گر با آن چهره تنوع‌طلب آنچنان، ما نه امام حسن (ع) را شناخته‌ایم و نه امام حسین (ع) را. همچنین درباره امیرالمؤمنین (ع) و امام حسین (ع) و امام حسن (ع) باید گفت که امام اول شیعیان 25 سال از امامتش شرایط خاص خودش را داشت و 4 سال و 9 ماه و 18 روز امامتش شامل حکومت و جنگ‌های جمل، نهروان و صفین بود. و تمام این فعالیت‌ها همه‌اش امامت است. امامت امیرالمؤمنین (ع) در 25 سال ابتدایی با 5 سال آخر هیچ تفاوتی نمی‌کند و در همه زمان‌ها امام است.»

قرنی ادامه می‌دهد: علامه طباطبایی معتقد بود که بروز امامت امام علی (ع) در 25 سال اول به شکل متفاوتی از بروز امامت در 5 سال پایانی بود و به عبارت دیگر امام حسین (ع) همان امیرالمؤمنین (ع) است در جنگ‌های صفین، جمل و نهروان و همچنین امام حسن (ع) همان امیرالمؤمنین (ع) است در آن 25 سال بعد از رحلت پیامبر (ص).
وی تأکید می‌کند: نمی‌خواهم قضاوت کنم؛ اما اگر ما باشیم و عواطف شخصی خودمان و سوال کنیم که آیا امامت امیرالمؤمنین (ع) در آن 25 سال سخت‌تر بود و یا در 5 سال آخر عمرش؟ تردید ندارم که امامت امام علی (ع) در 25 سال ابتدایی به مراتب سخت‌تر بود.
این سیره‌شناس و کارشناس ارشد مسایل دینی و مذهبی ادامه می‌دهد: امام در موضوع امامت متعلق به خودش نیست. فکر او اسلام است و خودش را خرج اسلام می‌کند. هیچ خواسته شخصی برای او مطرح نیست و مهم برای او اسلام و استمرار و عزت اسلام و حفظ اسلام و مکتب است. آنچه به جامعه اسلامی رسیده ـ چه شیعه و چه اهل سنت ـ میراث امامان است. ما نباید هیچ‌گونه امتیازبندی و نگاه معنادار به امام حسن مجتبی (ع) و دیگر امامان داشته باشیم؛ بلکه نگاه‌های ما باید بر اساس معیارهای کلامی، برهانی، قرآنی، عرفانی و مبتنی بر مبنای عقلی و نقلی تنظیم شود.
حجت‌الاسلام محمدحسین قرنی در پایان سخنان خود اظهار می‌کند: در آخر سخن خودم روایتی از پیامبر گرامی اسلام (ص) نقل می‌کنم که در آن فرمود: «صلح حسنم برای اسلام، از آنچه آفتاب بر او می‌تابد، نافع‌تر است.» این فرمایش پیامبر (ص) است و به موضوع صلح امام حسن (ع) با معاویه باید از این منظر پرداخت.


پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *